چگونه فریبنده و دلربا باشیم
فریبندگی یعنی این که بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید. این خصلت اخلاقی به مرور زمان بدست میآید، از آنجایی هر یک از افراد در زمان تولد با میزان مختلفی جذابیت پا به این دنیا میگذارند، میتوان گفت که درصد بسیار زیادی از جذابیت اکتسابی است و با کمی تمرین به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. مانند رقصیدن هر چه بیشتر تلاش کنید، موفقتر خواهید بود. تلاش و توجه تمام و کمال به نیازها و خواستهای دیگران میتواند به شما این اطمینان را بدهد که به چهره یک فرد جذاب تبدیل شدهاید.
12 مرحله زیر را همواره به خاطر داشته باشید
1) طرز ایستادن خود را تصحیح کنید. اگر شرایط بدنی شما در حد مطلوب قرار داشته باشد، گویای این مطلب است که یک فرد با اعتماد به نفس بالا هستید، حتی اگر از درونتان هم یک چنین احساسی نداشته باشید. در زمان راه رفتن باید محکم و ثابت قدم بردارید. کمرتان کاملاً صاف باشد، و شانهها به سمت عقب گرایش داشته باشند. شاید در ابتدا زمانی که یک چنین وضعیتی را تمرین میکنید برایتان قدری عجیب و دشوار باشد، اما پس از سپری شدن چند روز به آن عادت پیدا میکنید.
2) ماهیچههای صورت را رها کنید. سعی کنید ماهیچههای صورتتان را رها کنید تا صورت، حالت طبیعی و دلپذیر خود را داشته باشد. با این چهره میتوانید رو به دنیا کنید و به همگان بگویید که از هیچ چیز نمیهراسید.
3) ارتباط برقرار کنید. هنگامی که با فرد دیگری روبرو میشوید، با چشمهای خود با او ارتباط بر قرار کنید، سرتان را به نشانه تائید تکان دهید، لبخند بزنید و شادی خود را به او انتقال دهید. اصلاً نگران عکس العمل فرد مقابل نباشید و البته در عین حال باید به یاد داشته باشید که در این کار زیاده روی نکنید.
4) نام افراد را به خاطر بسپارید. زمانی که برای اولین بار کسی را ملاقات میکنید سعی کنید که نام او را به خاطر بسپارید. این کار برای خیلی از افراد دشوار است. زمانی که نامشان را میگویند، آن را چندین مرتبه با خود تکرار کنید تا نامشان در ذهنتان باقی بماند و سپس نام خود را نیز به آنها بگویید؛ به عنوان مثال سلام "سارا" من "مانی" هستم. زمانی هم که با آنها خداحافظی میکنید، باز هم سعی کنید چند مرتبه دیگر نام آنها را تکرار کنید تا به طور کامل در ذهنتان باقی بمانند. هر چقدر بیشتر نام آنها را تکرار کنید، بیشتر به یادتان میماند و طرف مقابل هم احساس میکند که او را بیشتر دوست میدارید و احتمال این امر که با شما بیشتر گرم بگیرد افزایش پیدا میکند.
5) به دیگران علاقمند باشید. اگر شما یکی از آشناهای قدیمی را ملاقات کردید به عنوان مثال یک همکار، همکلاسی، دوست یکی از دوستان و ... در مورد خانواده و علاقمندیهای جدید آنها سوالاتی مطرح کنید. اسم افراد نزدیک به آنها را بپرسید و نام آنها را به خاطر بسپارید. مطرح کردن یک چنین مسائلی، موضوعات جدیدی برای صحبت کردن در اختیار شما قرار میدهد و آن وقت مجبور نیستید که تنها در مورد کار و کلاسهای درسی با هم صحبت کنید. میتوانید تا حدودی در مورد خودتان نیز صحبت کنید. در تمام طول بحث خودتان را علاقمند نشان دهید و نشان دهید که تمایل دارید به گفتگوی خود با او ادامه دهید.
6) ورزش کنید. اگر درباره ارجحیتهای زیبایی میاندیشید، هیچ چیز به اندازه برنامه ورزشی منظم تاثیر مثبت ندارد. اگر شما از شنا، والیبال، تنیس یا دوچرخه سواری لذت میبرید، سعی کنید که آن نظم را در آن ورزش دنبال کنید. حتی 30 دقیقه پیاده روی در روز تاثیر شگرفی در بر دارد.
7) گفتگو در مورد موضوعات مناسب. باید در مورد موضوعاتی صحبت کنید که طرف مقابل به آنها علاقه دارد، حتی اگر خودتان هم علاقه شدید به آنها نداشتید، باز هم این کار را ادامه دهید. به عنوان مثال اگر در یک جمع ورزشی قرار گرفتید، در مورد بازی دیشب یا گل کردن تیمی که به تازگی وارد لیگ شده صحبت کنید. اگر با کسانی هستید که به سرگرمیهای مختلفی علاقمند هستند، میتوانید در مورد سرگرمیهای مورد علاقه آنها از جمله ماهیگیری، بافتنی، کوهنوردی، و سینما صحبت کنید. هیچکس از شما انتظار ندارد که در تمام زمینهها یک متخصص باشید، باید به آنها بگویید که فقط به دلیل علایق شخصی است که تمایل دارید در مورد موضوعات مختلف با دیگران به بحث و گفتگو بنشینید. ذهن خود را باز کنید، اجازه دهید تا دیگران توضیحات لازم در مورد موضوعات مختلف را برای شما بازگو کنند. روراست باشید و به آنها بگویید که دانشتان در مورد برخی چیزها محدود است و بدتان نمیآید که چیزهای بیشتری در مورد آن مبحث یاد بگیرید.
8) به جای غیبت کردن دیگران را تکریم کنید. اگر در جمعی در حال صحبت کردن هستید که همه افراد به نحوی در مورد یک شخص بخصوص در حال غیبت کردن هستند، بد نیست شما چیزی در مورد آن بگویید که دوست میدارید. گفتن چیزهایی که در دیگران دوست میدارید میتواند 100 درصد شما را تبدیل به یک فرد جذاب کند. در عین حال با این کار میتوانید حس اعتماد دیگران را نیز به خود جلب کنید. همه اطرافیان به این نتیجه میرسند که شما هیچ وقت ایده بدی نسبت به دیگران ندارید. همه به این نتیجه میرسند که آبرویشان در دست شما محفوظ خواهد بود.
9) دروغ نگویید. شاید به دلایلی دروغ بگویید اما مدارک و شواهدی وجود دارد که بر خلاف گفتههای شماست. اگر به مریم بگویید که عاطفه را دوست دارید و به نسیم بگویید که عاطفه را دوست ندارید، مطمئن باشید که مریم و نسیم با هم صحبت میکنند، حرفهای شما را با هم در میان میگذارند، و با این کار اعتبارتان را نزد آنها از دست خواهید داد، و از آن به بعد هم دیگر هیچکس حرفهای شما را باور نخواهد کرد.
10) با صداقت از دیگران تعریف و تمجید کنید. این کار خصوصاً در ارتقای عزت نفس دیگران نقش مهمی را بازی میکند. چیزهایی که خوشتان میآید را انتخاب کنید و در هر شرایطی به آنها اشاره داشته باشید. اگر از کاری و یا از کسی خوشتان میآید راهی برای بیان آن پیدا کنید و فوراً به آن اشاره کنید. اگر برای انجام این کار بیش از اندازه صبر کنید، ممکن است حرفهای شما قدری ریاکارانه جلوه کنند. زمانی که احساس میکنید با تشویقهای خود میتوانید زمینه پیشرفت را برای آنها فراهم آورید، حتماً این کار را انجام دهید و از آنها تعریف کنید. اگر احساس میکنید که چیزی در مورد فردی تغییر پیدا کرده است. به عنوان مثال مدل مو، طرز لباس پوشیدن و ..... به آن توجه کنید و چیزی را که در مورد آن خوشتان آمده، به زبان بیاورید. اگر مستقیماً سوالی میپرسید، با خوشرویی آن را بیان کنید و سپس سوال خود را با یک تعریف بجا به پایان برسانید.
11) در پذیرش تعریف و تمجید مهربان باشید. این فکر را که برخی از تعریف و تمجیدها هدف خاصی را در پس خود دارند را از ذهن بیرون کنید. در قبول هر نوع تعریف و تمجیدی پرحرارت و علاقمند ظاهر شوید. خیلی بیشتر از گفتن یک "خیلی ممنون" ساده پیش بروید و آن را با جملاتی نظیر: "خوشحالم که خوشت آمده" و یا "خیلی مهربانی که به این مورد اشاره کردی" همراه کنید. این عبارات خودشان میتوانند به عنوان نوعی تعرف و تمجید در جواب تعریفهای فرد مقابل به شمار روند. در عین حال باید دقت داشته باشید که برداشت بدی از تعریفهای دیگران نکنید. به عنوان مثال اگر کسی به قصد تعریف از شما گفت: "نمیدانی چقدر دلم میخواست که من هم به اندازه تو ... بودم" شما نباید در جواب او بگویید من اصلاً هم یک چنین خصوصیتی را نداشته و ندارم و احساس میکنم که برداشت تو در این مورد غلط بوده و قضاوت نادرستی داشتی."
12) تن صدای خود را کنترل کنید. یکی از نکات ضروری که باید همواره به خاطر داشته باشید، ماهیت صحبت کردن است. برخی از افراد هستند که در درون خود احساس ناامنی میکنند و به راحتی نمیتوانند تعریف و تشکر دیگران را پذیرا شوند. در مورد یک چنین افرادی بیشتر باید دقت کنید و روان و سلیس با آنها صحبت کنید. اگر تمایل داشتید به آنها بگویید که "امروز زیبا شدهاید" تن صدایتان باید همان طوری باشد که میگویید: "امرور روز زیبایی است." هر گونه تغییر در تن صدا و نحوه بیان کردن آن، این شک را در آنها بوجود میآورد که گفتههای شما از سر صدق و درستی نیست. میتوانید برای تمرین، صدای خود را روی نوار ضبط کنید و چند مرتبه آن را گوش کنید تا متوجه هر گونه تغییری بشوید. از خودتان سوال کنید که صدای شما نشان میدهد که از روی صداقت صحبت میکنید؟ تا زمانی که به یک عبارت خالصانه و صادقانه نرسیدهاید، به ظبط کردن صدای خود ادامه دهید.
چند نکته
همیشه خونسرد باقی بمانید. قصد شما خوشحال کردن دیگران است و نباید به این موضوع فکر کنید که ممکن است آنها در قبال شما چه واکنشی نشان داده و چه خیال بافیهایی در ذهن خود انجام دهند. اگر این کار را انجام دهید، آن وقت تمام تاثیر این کار بر روی صورت شما نمایان خواهد شد و تبدیل به فردی میشوید که فقط در پی راضی کردن اطرافیانش است. کسی که نیازهای شخصیاش را زیر پا میگذارد تا دیگران دوستش بدارند. باید همیشه به خاطر داشته باشید که مردم آن قدر کارهای متنوع دارند که نمیتوانند که همواره به شما فکر کنند. بیشتر اوقات در مورد خودشان و کارهایی که باید انجام دهند، فکر میکنند.
میزان جذابیتی که میتوانید بدست آورید، به میزان خلاقیت شما در تحسین کردن دیگران بستگی دارد. تعریفها و تحسینهای خود را با لحنی قاطع اما در عین حال شاعرانه بیان کنید. هیچ اشکالی ندارد که چند قطعه از قبل آماده شده را در ذهن داشته باشید تا در زمان تحسین کردن از فردی بیان کنید، اما افراد جذاب کسانی هستند که بتوانند در همان لحظه چیزی را ابداع کنند و نوآوری به خرج دهند. اگر ذهن شما خلاقیت داشته باشد و دائماً ابداع و نوآوری کنید، دیگر نگران تکرار مکررات هم نخواهید شد.
گاهی اوقات مجبور میشوید عقایدی را بیان کنید که شاید کمتر اتفاق میافتد دیگران نظر مثبتی نسبت به آن داشته باشند. در چنین شرایطی میتوانید این کار را با قدری شوخی بیامیزید. شوخی و خنده مانند قاشق پر از شکری هستند که به بیمار کمک میکنند دارو را راحت تر فرو ببرد.
همدلی یکی از ملزومات بی چون و چرای جذابیت است. باید بدانید که چه چیزهای اطرافیانتان را خوشحال میکنند و چه مواردی موجبات ناراحتی آنها را فراهم میآورند، آن وقت میتوانید بهترین انتخاب را در مورد آنها داشته باشید.
اگر احساس میکنید که به یک باره نمیتوانید عضلات صورت خود را رها کنید، میتوانید این کار را از شانههای خود شروع کنید، اگر از جای اصلی خود بالاتر آمده باشند، نشان دهنده این مطلب هستند که شما قدری عصبی هستید. آنها را به سر جای خودشدان بازگردانید، ژست عمومی بدن خود را تصحیح کنید، نفس عمیقی بکشید و لبخند بزنید.
هشدار
از بحث و جدل بپرهیزید. حتی اگر نیمی از افراد با شما مواق باشند، باز هم شما نمیتوانید جذابیت 100 درصد پیدا کنید. چیزهایی که بر زبان میآورید باید برای تمام افراد خوشایند باشند. زمانی که احساس کردید دلتان میخواهد در یک بحث شرکت کنید، از خودتان بپرسید که: "آیا واقعاً لازم است که در همین لحظه، نظر خودم را مطرح کنم؟" اگر احساس میکنید که هیچ گونه الزامی در این کار وجود ندارد، بنابراین قدری بذله گویی کنید و مطرح کردن نظر خود را بگذارید برای یک وقت دیگر.
هیچگاه به جوکهایی که خودتان تعریف میکنید، نخندید. این کار سیمای قشنگی ندارد. میتوانید لبخند بزنید؛ همین کفایت میکند، اصلاً هم ناراحت نشوید اگر هیچکس به آن نخندید. گاهی اوقات افراد متوجه جوک نمیشوند. این امر باید برای خود آنها ناراحت کننده باشد که متوجه منظور شما نشدهاند. هدف شما صرفاً خوشحال کردن آنها بوده است.
هیچگاه در مورد مسائل مختلف توضیح بیش از اندازه ندهید چون صرفاً ارزش گفتههای خود را از بین میبرید. این کار نشان دهنده این مطلب است که شما از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستید و به سختی میتوانید باور کنید که دیگران حرفهای شما را متوجه شدهاند. همچنین ممکن است این سوء تفاهم را نیز ایجاد کند که شما به مخاطبان خود اعتماد ندارید و تصور میکنید که آنها متوجه منظورتان نمیشوند و خودتان قصد دارید به جای آنها تصمیم بگیرید. زمانی که نکات غیر ضروری را از گفتههای خود حذف میکنید، مردم با اشتیاق بیشتر به حرفهای شما گوش میدهند. با این کار ممکن است که برای کسب اطلاعات بیشتر نیز وارد بحث شده و سوالاتی را مطرح کنند. باید اعتماد کنید که مخاطبانتان حساب دو دوتا چهارتا سرشان میشود.
برخی از افراد هستند که مقوله تکبر و جذابیت را اشتباه میگیرند. درحقیت باید دانست که تکبر نقطه مقابل جذابیت است. جذابیت حس رضایت دیگران را بر میانگیزد، اما تکبر فقط میخواهد حس رضایت فردی را برانگیزاند. تکبر افرادی را جذب میکند که در وجود خود ناامنیهایی دارند، اما جذابیت توانایی جذب تمام افراد را دارد.