جملات پشت کامیونی!
آب رادیاتور ماشین بخور محتاج نامردان نباش!
_____________________
آدم دیوانه را بنگی بس است خانه پرشیشه را سنگی بس است!
_____________________
اتوبوس من غصه نخور،منم یه روز بزرگ میشم!(ژیان)
_____________________
اگر از عشقت نکنم گریه و زاری
به جهنم که مرا دوست نداری!
_____________________
اگه الله کند یاری
چه اف باشد چه سوسماری!
_____________________
اگر خواهی بمیری بی بهانه
بخور ماست و خیار و هندوانه!
_____________________
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گل داری،من عشق گل اندامی!
_____________________
ای روزگار
با ما شدی ناسازگار!
_____________________
بپر بالا که گیر نمیاد!
_____________________
باغبان در را مبند من مرد گلچین نیستم
من خودم گل دارم و محتاج یک گل نیستم!
_____________________
بحث30یا30 ممنوع!
_____________________
بخور و بخواب کارمه
الله نگهدارمه!
_____________________
به مادرت رحم کن کوچولو!
_____________________
تا جام اجل نکرده ام نوش
هرگز نکنم تو را فراموش!
_____________________
تا سگ نشوی کوچه و بازار نگردی
تا کوچه و بازار نگردی نشوی گرگ بیابان!
_____________________
تاکسی نارنجی
از من نرنجی!
_____________________
تجربه نام مستعاری است که بر خطاهای خود میگذاریم!
_____________________
جهان باشد دبستان و همه مردم دبستانی
چرا باید شود طفلی ز روز امتحان غافل؟!!
_____________________
داداش مرگ من یواش
امان از دست گلگیر ساز و نقاش!
_____________________
درخت مکر زن صد ریشه دارد
فلک از دست زن اندیشه دارد!
_____________________
در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای
سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای!
_____________________
دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهی
دل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهی!
_____________________
دنبالم نیا آواره میشی!
_____________________
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ تر از هیچ تو بر هیچ مپیچ!
_____________________
دودوتا هفتا کی به کیه!
_____________________
رود می رود اما ریگذارش می ماند!
_____________________
زندگی بدون عشق مثل ساندویچ بدون نوشابه هست!
_____________________
زندگی بدون عشق مانند شلوار بدون کش هست!
____________________
«zoor nazan farsi neveshtam»
_____________________
ژیان عشقت مرا بیچاره بنمود
ز شهر و خانه ام آواره بنمود!
_____________________
سر پایینی نوکرتم
سر بالایی شرمندتم(ژیان)
_____________________
شب و روز رانندگی در جاده ها کار من است
از خطر باکی ندارم جون خدا یار من است!
_____________________
شو همره بلبل بلب هر مهوش!
(اینو برعکس هم که بخونی همین میشه)
_____________________
عشق میکروبی است که از راه چشم وارد می شود و قلب را عاشق می کند!
_____________________
قربان وجودی که وجودم ز وجودش بوجود آمده است!
_____________________
کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد
جاده از افتادگی از کوه بالا میرود!
_____________________
گاز دادن نشد مردی
عشق آن است که بر گردی!
_____________________
گدایان بهر روزی طفل خود را کور می خواهند
طبیبان جملگی خلق را رنجور می خواهند!
تمام مرده شویان راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان را که خلق را مسرور می خواهند!
_____________________
گلگیرم ولی گل نمیگیرم!
_____________________
نوکرتم ننه!
_____________________
یه بار پریدی موتوری دو بارپریدی موتوری آخر می افتی موتوری!
_____________________
گرگی که مرا شیر دهد میش من است
بیگانه اگر وفا کند خویش من است
اگه وجود خدا «باورت» بشه
خودش یه نقطه میذاره زیر باورت
و ...
«یاورت» میشه.
نیایش کوروش
روزی بزرگان ایرانی وموبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کند و ایشان اینگونه فرمود :
خداوندا ، اهورا مزدا ، ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار...!
پس از اتمام نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه نیایش نمودید؟!
فرمودند : چه باید می گفتم؟
یکی گفت : برای خشکسالی نیایش مینمودید !
کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای آذوقه وغلات می سازیم...
دیگری اینگونه گفت : برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش می کردید !
پاسخ شنید : قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم...
عده ای دیگر گفتند : برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش می کردید !
پاسخ دادند : نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم...
وهمینگونه پرسیدند وبه همین ترتیب پاسخ شنیدند...
تا این که یکی پرسید : شاهنشاها ! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟!
کوروش تبسمی نمود واین گونه پاسخ داد :
من برای هر پرسش شما ، پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟!
پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد ، اولین دلیل آن دروغ است...
سخن روز : صداقت، نخستین بخش کتاب عشق است... توماس جفرسون
معمای جذاب عشق لیلا و جنون
یه نفر برای بازدید میره به یه بیمارستان روانی .
اول مردی رو میبینه که یه گوشه ای نشسته، غم از چهرش میباره،
به دیوار تکیه داده و هرچند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و با هر ضربه ای،
زیر لب میگه: لیلا… لیلا… لیلا…لیلا… لیلا…لیلا…
مرد بازدیدکننده میپرسه این آدم چشه؟ میگن یه دختری رو میخواسته به اسم “لیلا”
که بهش ندادن، اینم به این روز افتاده…
مرد و همراهاش به طبقه بالا میرن.
مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه به قفس به غل و زنجیر بستنش
و در حالیکه سعی میکنه زنجیرها رو پاره کنه،
با خشم و غضب فریاد میزنه: لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا…
بازدیدکننده با تعجب میپرسه این چشه؟!!!!
میگن اون دختری رو که به اون یکی ندادن، دادن به این!!!
عشق حقیقی دو انسان!!
«رونالد مک کریتیک» 93 ساله در مصاحبهای با خبرگزاری یونایتدپرس، گفت: 85 سال قبل با دختری به نام «لورن بیتی» که از همسایههای ما بود، آشنا شدم.
وی افزود: پس از مدتی با هم نامزد شدیم، اما مشکلات بسیاری که پس از جنگ جهانی اول آغاز شده بود، باعث شد تا ما از هم دور بیفتیم.
این پیرمرد در حالی که میخندید، گفت: من عکس دوران کودکی خود و «لورن» را که در مزرعه ذرت گرفته بودیم هنوز هم دارم و طی این هشت دهه همیشه آن را مقابل خود قرار میدادم تا او را از یاد نبرم.
«لورن» و «رونالد» در حضور دوستانشان در همان مزرعه ذرت در ایالت «ایلینویز» ازدواج کرده و به این دوری 85 ساله پایان دادند.
تفاوت عشق و دوست داشتن از زبان دکتر علی شریعتی
عشق یک جوشش کور است
و پیوندی از سر نابینایی،
دوست داشتن پیوندی خودآگاه
واز روی بصیرت روشن و زلال.
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و
هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است،
دوست داشتن از روح طلوع می کند و
تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد.
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست،
و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند.
عشق طوفانی ومتلاطم است،
دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.
عشق جنون است
و جنون چیزی جز خرابی
و پریشانی "فهمیدن و اندیشیدن "نیست،
دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود
و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند
و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد.
عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند،
دوست داشتن زیبایی های دلخواه را
در دوست می بیند و می یابد.
عشق یک فریب بزرگ و قوی است ،
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی،
بی انتها و مطلق.
عشق در دریا غرق شدن است،
دوست داشتن در دریا شنا کردن.
عشق بینایی را میگیرد،
دوست داشتن بینایی میدهد.
عشق خشن است و شدید و ناپایدار،
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار.
عشق همواره با شک آلوده است،
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر.
ازعشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم،
از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر.
عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند،
دوست داشتن جاذبه ای در دوست ،
که دوست را به دوست می برد.
عشق تملک معشوق است،
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست.
عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد
ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست
در خود دارد ،داشته باشند.
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:
“هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
که حسد شاخصه ی عشق است
عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و
معشوق نیز منفور میگردد
دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.”
“دکتر علی شریعتی”
دست نوشته های مهاتما گاندی
من میتوانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشتهخو یا شیطان صفت باشم.
من می توانم تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشم.
من میتوانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم.?
چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است
و تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو میخواهى، من را خودم از خودم ساختهام.
منى که من از خود ساختهام، آمال من است.
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى
و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه
ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى
میتوانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسانهاست.
پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم.
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و میستایند.
حسودان از من متنفرند ولى باز میستایند.
دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم.
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى.
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد
به خاطر بیاورى که آنهایى را که هر روز میبینى و با آنها مراوده میکنى
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت
اما همگى جایزالخطا
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى و یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند ...
سه پند لقمان به پسرش
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .
اینگونه نگاه کنیم
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازهاش
اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گویندهاش
اندیشههای زندگی
Thoughts for Life
بهترین آرایش برای لبان شما راستگویی
The best cosmetic for lips is truth
برای صدای شما دعا به درگاه خداوند
for voice is pray
برای چشمان شما رحم و شفقت
for eyes is pity
برای دستان شما بخشش
for hands is charity
برای قلب شما عشق
for heart is love
و برای زندگی شما دوستیهاست
and for life is friendship
هیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه
No one can go back and make a new start
ولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه
Anyone can start from now and make a brand new ending
خداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتما روزهای ما بدون غم بگذره
God didn"t promise days without pain
خنده باشه بدون هیچ غصهای، یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی، نداده
laughter without sorrow , sun without rain,
ولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم درمقابل مشکلات تحمل سختیها رو برامون آسون میکنه
but He did promise strength for the day, comfort for the tears
و چراغ راهمون میشه
and light for the way
نا امیدیها مثل دست اندازهای یک جاده میمونن، ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن
Disappointments are like road bumps, they slow you down a bit
ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد
but you enjoy the smooth road afterwards
بنابراین روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن
Don"t stay on the bumps too long
به راهت ادامه بده
Move on
وقتی احساس شکست میکنی که نتونستی به اون چیزی که میخواستی برسی ناراحت نشو
When you feel down because you didn"t get what you want just sit tight and be happy
حتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده
because God has thought of something better to give you
وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات میافته همیشه
When something happens to you, good or bad,
دنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست
consider what it means
برای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد
There"s a purpose to life"s events
که به تو می آموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری
to teach you how to laugh more or not to cry too hard
تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه
You can"t make someone love you
تمام اون کاری که میتونی انجام بدی اینه که تبدیل به آدمی بشی که لایق دوست داشتن هست
all you can do is be someone who can be loved
و عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه
the rest is up to the person to realize your worth
بهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که
It"s better to lose your pride to the one you love
کسی رو که دوست داری به خاطر غرورت از دست بدی
than to lose the one you love because of pride
ما معمولا زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن
We spend too much time looking for the right person to love
یا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قبلا دوستش داشتیم میکنیم
or finding fault with those we already love
باید به جای این کار
when instead
در عشقی که داریم ابراز میکنیم کامل باشیم
we should be perfecting the love we give
هیچ وقت یه دوست قدیمیت رو ترک نکن
Never abandon an old friend
چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت
You will never find one who can take their place
که هر چی کهنه تر بشه ارزشش بیشتر میشه
older it gets better as it grows
وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره؟
When people talk behind your back, what does it mean?
خیلی ساده! یعنی این که تو دو قدم از اونها جلوتری
Simple ! It means that you are two steps ahead of them
پس به مسیرت در زندگی ادامه بده
So, keep moving ahead in Life